حکایت جالب لعنت بر شیطان!

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد.

پرسیدم: «چرا می خندی؟»

پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام می گیرد»

پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»

گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»

با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»

جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»

پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟»

پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز!»

منبع: برترین ها

error: Content is protected !!