دست و دل تان به کار نمی‌رود؟

همه ما در چنین شرایطی بوده ایم که کار زیادی برای انجام دادن داشتیم اما دست و دل مان به کار کردن نمی رفت. من اسم این لحظات را «لحظات تهی» می نامم. در گذشته خیلی پیش می آمد که دچار چنین احساسی شوم و در نتیجه بسیاری از کارهایم در زندگی عقب می افتادند اما پس از مدتی یاد گرفتم که چگونه باید از این لحظات تهی استفاده و آنها را به لحظات مفید و موثری تبدیل کنم.

۱٫ این لحظات را به رسمیت بشناسید 

دوتا از بدترین کارهایی که می توانید در این لحظات انجام دهید، انکار کردن آنها و فرار از واقعیت است. هر دو این کارها باعث می شوند که اسیر یک چرخه باطل شوید. به جای مبارزه کردن با این لحظات، آنها را به رسمیت بشناسید. از این که جلوی آینه به خود بگویید که روز بدی داشتید، ذهن تان کار نمی کند و احساس می کنید که دارید عقل تان را از دست می دهید، نترسید، هیچ اتفاقی نمی افتد.

هر چه راحت تر این لحظات را به رسمیت بشناسید، راحت تر می توانید مدیریت شان کنید. به یاد داشته باشید که حتی بزرگ ترین کارآفرینان دنیا هم درگیر چنین لحظاتی می شوند. همه ما همین طور هستیم.

۲٫ محدوده زمانی قائل شوید 

وقتی توانستید به هنر اعتراف کردن به این لحظات تهی، که ترکیبی از بن بست خلاقیت، اضطراب و کلافگی هستند دست پیدا کنید، باید صبوری پیشه کنید و به خودتان بگویید ایرادی ندارد که دچار چنین لحظاتی شده اید؛ اما فقط مجازید چند ساعت یا یکی دو روز با این مسئله درگیر باشید، بعد از آن باید به سراغ کارهای تان بروید و با جان و دل انجام شان دهید. اگرچه نمی توانید لحظات تهی را از بین ببرید، اعمال یک بازه زمانی می تواند چاره کار شما برای کنترل این لحظات باشد. به خودتان اجازه دهید یکی دو روز استراحت کنید، اما آن را بیش از حد طول ندهید.

۳٫ درس بگیرید 

روی مبل لم ندهید و منتظر الهام شدن علم و دانش به خود نباشید. اجازه دهید ذهن تان به موضوعات مختلفی فکر کند و ایده های متفاوتی را شکار کند. اجازه دهید علاوه بر تجربه عملی برخی چیزها، با فکر کردن هم چیزی بیاموزید.

زمانی که دچار این لحظات تهی شدید، در مورد آنها فکر کنید. چه اتفاقی افتاد که دیگر دست و دل تان به کار کردن نرفت؟ داشتید به چه چیزی فکر می کردید؟ شاید مدتی طولانی را به تنهایی صرف انجام پروژه ای کرده اید و حالا ذهن تان نیازمند شارژ مجدد است. سعی کنید از هر موقعیتی درس بگیرید.

۴٫ سفر کنید 

گاهی اوقات بهترین روش برای کنار آمدن با لحظات تهی، این است که به مراقبت ویژه از خود بپردازید. تنها سفر کردن روش موثری برای مهرورزی به ذهن، بدن و روح تان است. به دوردست ها سفر کنید و تنها سفر بروید. آن بازه زمانی دو روزه را یادتان هست؟ آن دو روز را در مکان جدیدی بگذرانید.

اگر به طور مرتب دچار این لحظات تهی می شوید، کمی به خودتان فشار وارد کنید و به رغم عدم تمایل تان به کار کردن، سعی کنید موتور خلاق ذهن تان را دوباره روشن کرده و شروع به کار کنید.

۵٫ محدودیت های خود را بپذیرید 

روش هایی برای گول زدن ذهن و بدن تان برای افزایش خلاقیت وجود دارد اما گاهی اوقات فقط باید بنشینید، نفس عمیقی بکشید و این حقیقت را بپذیرید که شما نیز محدودیت هایی دارید. تجربه به من نشان داده است که هر چقدر برای مفید ساختن آن لحظات تهی تلاش کنم، باز هم اگر این طور فکر کنم که همه چیز را تحت کنترل دارم، بیشتر دچار خستگی و ناامیدی می شوم.

هر از گاهی به خود یادآوری کنید که شما سوپرمن نیستید و محدودیت هایی دارد که یکی از آنها، این است که نمی توانید کاری برای آن لحظات تهی تان انجام دهید. این موضوع را بپذیرید. به خود کمی زمان بدهید و سپس کم کم شروع به کار کنید.

۶٫ قدرت خود را به خود یادآوری کنید 

شما این توانایی را دارید که خلاقیت و کارایی تان را دوباره به کار بیندازید. کمی زمان می برد تا یاد بگیرید چطور باید با این لحظات تهی کنار بیایید. اگر در دو یا سه تلاش اول به نتیجه نرسیدید، خودخوری نکنید. صرفا اگر بدانید که قدرت کنترل این لحظات را دارید، از شر افکار ناامید کننده دور خواهید ماند. هر زمان که بخواهید، می توانید خود را از این چاله بیرون بکشید.

استفاده از لحظات تهی به معنای دوری کردن از آنها و انکارشان نیست، بلکه باید یاد بگیرید که چطور آن لحظات را بی فایده سپری نکنید. گاهی اوقات باید هیچ کاری به جز استراحت انجام ندهید و چیزهای زیبای زندگی را به خود یادآوری کنید.

منبع: مجله پنجره خلاقیت

error: Content is protected !!