زندگی امروزه خودش به تنهایی آنقدر استرس دارد که دیگر لازم نباشد خودمان فشار بیشتری وارد کنیم اما دقیقا این کاری است که بیشتر ما انجام میدهیم و گاهی حتی خودمان هم نمیفهمیم.
۱٫ تفاوت میان کمال گرا بودن و به دنبال هدف بودن را بدانید
اول باید فرق بین کمال گرایی و پیگیری هدف را بدانید و واقعا درک کنید چرا کمال گرا بودن بیشتر نوعی آسیب به خود است تا یک ویژگی مثبت. همیشه «تمام تلاشت را بکن» بهتر از «کامل و بیعیب باش» است و در بلند مدت نیز رفتاری سالمتر به شما میرود.
اگر دیدید بیشتر ذهنتان درگیر اشتباهاتی است که در گذشته مرتکب شدهاید تا کارهایی که درست انجام دادهاید، و وقتی کاری انجام میدهید که کاملا بی نقص نیست اما خوب است دچار اضطراب میشوید، باید به خود هشدار دهید که طرز فکرتان درست نیست و را بهتری هم برای ارزیابی خودتان وجود دارد.
۲٫ میان سختکوش بودن و داشتن شخصیت نوع A تعادل برقرار کنید
افرادی که تیپ شخصیتیشان از نوع A است نسبت به افراد معمولی که سختکوشاند و اشتیاق و هیجان تعدیل شدهای دارند، بیشتر دچار بیماریها میشوند و معمولا رفتارهایی از خود بروز میدهند که کمتر سالم و درستاند.
شما شاید قادر نباشید شخصیت خود را عوض کنید اما میتوانید از شدت جوانب منفی آن بکاهید و تمرکزتان را روی خونسردی و آرامش بیشتر بگذارید تا تفاوت را ببینید و احساس کنید.
۳٫ بین داشتن یک زندگی رضایت بخش و آشفتگی و فرسودگی با مشغلهها مرز مشخصی تعیین کنید
داشتن یک زندگی راضی کننده بسیار عالیست اما اگر زندگیتان تعادل نداشته باشد خیلی تحت استرس خواهید بود و این استرس بیشتر اوقات رهایتان نخواهد کرد. چگونه میتوان میان هیجان برای تلاش و پریشان شدن مرز گذاشت؟
میتوانید اینطور شروع کنید: در پایان روز ببینید چه احساسی دارید؟ در پایان هفته چطور؟ (وقتی که قرار است هفتهای جدید با چالشهایی جدید را شروع کنید) و بررسی کنید آیا زندگیتان جوری است که برای روابط و ورزش و خواب کافی و مراقبتهای فردیتان وقت داشته باشید؟
مراقبت از خود برای کنترل استرس ضروریست و هیچ هدفی نباید جلوتر از این هدف قرار بگیرد، وگرنه آنقدر خسته و فرسوده میشوید که رسیدن به هدف تقریبا غیرممکن خواهد شد.
۴٫ یک واقع بین خوشبین باشید نه بدبین
خیلی از افراد انگار از تفکر مثبت هراس دارند! و فکر میکنند اگر مشکلات را آنقدر جدی نگیرند یا رویکردشان مثبت باشد خودشان را گول زدهاند و در نهایت به جایی میرسند که راه فراری از استرسهای بیشماری که برای خود تراشیدهاند ندارند.
تفکر واقع بینانه و مثبت (تمرکز روی مثبتها بدون اینکه رسیدگی به مشکلات و واکنش مناسب نشان دادن نادیده گرفته شود) میتواند کمکتان کند در زندگی موثرتر باشید و کمتر دچار استرس شوید.
۵٫ احساسات خود را سرکوب نکنید تا واقعا احساس کنید
شاید شنیده باشید که سرکوب کردن احساسات و هیجانات کار درستی نیست و نباید احساسات خود را انکار کنید.
هر چند مهم است که بین پرداختن به احساسات و درگیر نشخوارهای فکری شده تفاوت قائل شوید اما انکار کردن احساسات اصلا برایتان خوب نیست. یک راه موثرتر برای اینکه در شرایط استرس برانگیز به خودتان کمک کنید این است که نسبت به حس خودتان آگاهتر باشید و بدانید چرا این حس را دارید و با نوشتن، گفتگو کردن و درد دل کردن و یا مشورت با یک روانشناس به آنچه در درونتان میگذرد بها دهید و سپس به فعالیتهایی بپردازید که حالتان را خوب میکنند، روحیهتان را تقویت میکنند و شما را به پیشرفت تشویق میکنند.
۶٫ ضعفهای خودتان و دیگران را بپذیرید
حتما دیگر به این نتیجه رسیدهاید که بهترین راه تسکین استرس، سخت نگرفتن به خودتان است. پس میتوانید با سخت نگرفتن به دیگران هم از استرستان کم کنید.
رفتارهای دیگران را به خودتان نگیرید و سعی کنید بهترین ویژگیهای دیگران را ببینید و از نگاه آنها به مسائل نگاه کنید. یاد بگیرید که خودتان و دیگران را ببخشید و با اشتباهات گذشتهی خود و دیگران حالتان را خراب نکنید.
مدیتیشن یکی از بهترین و سادهترین راههایی است که با نگه داشتن شما در زمان حال، آرامش مطلوبی به شما میدهد و کمکتان میکند با خودتان و بقیه مهربانتر باشید.
منبع: برترین ها