در سختی ها چه کسی زنده می ماند؟

دو نفر از اهالى خراسان ، با هم به سفر رفتند، یکى از آنها ضعیف بود و هر
دو شب، یکبار غذا مى خورد، دیگرى قوى بود و روزى سه بار غذا مى خورد، از
قضاى روزگار در کنار شهرى به اتهام اینکه جاسوسى دشمن هستند، دستگیر شدند، و هر دو را در خانه اى زندانى نمودند، و در آن زندان را با گل گرفتند و
بستند، بعد از دو هفته معلوم شد که جاسوس ‍ نیستند و بى گناهند. در را
گشودند، دیدند قوى مرده، ولى ضعیف زنده مانده است، مردم در این مورد تعجب
نمودند که چرا قوى مرده است؟!

طبیب فرزانه اى به آنها گفت: اگر ضعیف مى مرد باعث تعجب بود، زیرا مرگ قوى از این رو بود که پرخور بود، و در این چهارده روز، طاقت بى غذایى نیاورد و مرد، ولى آن ضعیف کم خور بود، مطابق عادت خود صبر کرد و سلامت ماند.

error: Content is protected !!