مرگی که جان می‌بخشد

پشت اتاقی در بیمارستان مضطرب و پریشان ایستاده اند، برخی به ظاهر آرام نشسته اند و برخی هم بی قرار قدم می زنند؛ ناگهان در باز می شود؛ همه نگاه ها به سمت در می چرخد و همگی با هم به سوی پزشکی که بالای سر بیمارشان بود؛ می دوند، با نگاه هایی نگران منتظر صحبت های دکتر هستند، دکتر می گوید بیمار شما دچار مرگ مغزی شده، در این زمان اولین جمله ای که گفته می شود این است،  آیا امیدی وجود دارد؟  

سابقه تشخیص مرگ مغزی به بیش از ۱۰۰ سال پیش برمی‌گردد، البته ارائه تعریف جامع و کامل از آن تا دهه ۸۰ میلادی طول کشید، در واقع مرگ مغزی مانند مرگ های معمولی نوعی مرگ غیرقابل برگشت است، با این تفاوت که به دلیل اکسیژن رسانی مصنوعی توسط دستگاه حرکات قفسه سینه شبیه به تنفس و ضربان قلب است و حداکثر تا ۱۴ روز برای دوباره زندگی کردن فرصت می دهد.

برخی از پزشکان می گویند: مرگ مغزی از نظر ظاهری حالتی مشابه کما است با این تفاوت که در کما سلول‌های مغزی سالم هستند و مشکل در اختلال عملکرد آنهاست اما در مرگ مغزی سلول‌ها به طور کامل از بین رفته‌اند و غیرقابل بازگشتند.

آن ها معتقدند در وضعیت مرگ مغزی، خانواده دو راه بیشتر ندارد؛ یا خاکسپاری که با این کار هشت ارگان مهم بدن از جمله ۲ کلیه، ۲ ریه، کبد، قلب، روده و لوزالمعده هم از بین می رود،  یا اهدای عضو و نجات جان هشت انسان؛ چرا که اعضای بدن افراد مرگ مغزی، تنها راه نجات بیماران نیازمند به پیوند لیست‌های انتظار است.

در ایران سالانه حدود ۵ تا ۸ هزار نفر، جان خود را با مرگ مغزی از دست می‌دهند که نیمی از آنان (حدود ۳ هزار نفر)، اعضای قابل پیوند دارند؛ اما هزار خانواده (یک سوم) راضی به اهدای عضو می‌شوند و دو سوم خانواده‌ها با عدم رضایت خود، موجب خاکسپاری بیش از ۷۰۰۰ عضو قابل پیوند در سال می‌شوند.

بیش از  ۲۵ هزار بیمار نیازمند پیوند در لیست‌های انتظار اعضای مختلف بدن هستند که متاسفانه روزانه هفت تا ۱۰ نفر از آنان (هر دو تا سه ساعت یک نفر)، به دلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت می کنند،  سالانه به دلیل عدم رضایت خانواده ها، هفت هزار  عضو پیوندی به زیر خاک می رود و از طرف دیگر ۳۰۰۰ بیمار نیازمند، فوت می کنند؛ این یعنی آنکه اگر فقط نیمی از اعضای خاکسپاری شده به این بیماران می رسید، هیچ بیمار نیازمندی در لیست انتظار فوت نمی‌کرد.

اهمیت این کار تا حدی است که یک روز را در تقویم ملی کشور به عنوان روز اهدای عضو تعیین کردند، در واقع روز ۳۱ اردیبهشت مصادف با سالروز فتوای تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر جایز بودن اهدای عضو با تلاش مسئولان واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و با همت واحد اهدای عضو بیمارستان دکتر مسیح دانشوری و با تأیید و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم ملی کشور به‌ عنوان روز ملی اهدای عضو، اهدای زندگی به ثبت رسیده است.

کتایون نجفی زاده مدیر عامل انجمن اهدای عضو ایران در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: مرگ مغزی پدیده ای است که به دلیل آسیب شدید در مغز و فشار داخل جمجمه خونرسانی به مغز بسته می شود و با کما متفاوت است.

وی افزود: ۹۹ درصد مرگ ها قلبی است و یک درصد مرگ ها را مغزی شامل می شود متاسفانه با دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب و آگاهی ناکافی، خانواده های افرادی که دچار مرگ مغزی می شوند تصور می کنند که فرد به کما رفته  و امکان بازگشت وی به دنیا وجود دارد.

نجفی زاده تصریح کرد: این ذهنیت خانواده ها باعث می شود تصمیم درست درباره اهدای عضو نگیرند در حالیکه یک فرد دچار مرگ مغزی می تواند به یک تا هشت نفر که دچار نارسایی عضو هستند جان دوباره ببخشد و حتی یک تا ۵۳ نفر را از معلولیت نجات دهد.

وی اظهار داشت: خانواده ها بیشتر با فرهنگ اهدای عضو آشنا شوند و این فرهنگ سازی نیازمند همکاری نهادهای مختلف است روزانه هفت تا ۱۰ نفر به دلیل نیاز به پیوند عضو در کشور فوت می کنند در حالیکه با اهدای عضو مرگ مغزی شده می توان این تعداد افراد را از مرگ نجات داد.

نجفی زاده گفت: سالانه پنج تا هشت هزار مرگ مغزی در کشور رخ می دهد که فقط هزار مورد آن به اهدای عضو می انجامد و بقیه زیر خاک می روند در حالیکه همه این موارد نجات بخش زندگی بیماران نیازمند هستند.

وی خاطرنشان کرد: از خانواده ها می خواهیم که این  فرصت حسنه که ثواب اخروی و دنیوی دارد و باقیات و صالحات نیز است از افرادی که دچار مرگ مغزی شده اند، نگیرند.

مدیر عامل انجمن اهدای عضو ایران گفت: فرهنگ سازی در زمینه “مرگ مغزی= مرگ” و “تشویق به دریافت کارت اهدای عضو”، از مهمترین معیارهای موفقیت در این مقوله نظام سلامت و نجات جان بیماران است.

در تقویم رسمی کشور، روز جمعه۳۱ اردیبهشت ماه به عنوان روز ملی اهدای عضو نامگذاری شده است.

error: Content is protected !!