همیشه در نوسان بین غصه و شادی

همیشه در نوسان بین غصه و شادی

اختلال دوقطبی از تشخیص تا درمان

در اختلال دوقطبی یا بیماری «مانیک دپرسیو» همان طور که از اسمش برمی آید، بیمار تغییرات خلقی بین دوقطب افسردگی و سرخوشی را تجربه می کند. بررسی ها نشان می دهد که در تمام دنیا و تمام جوامع اعم از پیشرفته و عقب مانده این بیماری وجود دارد و احتمال بروز آن، یک درصد است یعنی از هرصد نفر یک نفر ممکن است در طول عمرش دچار این بیماری شود…

در دوره های افسردگی، شعله فعالیت های حیاتی و ذهنی بیمار کاهش می یابد. بیمار احساس اندوه و غمگینی دارد، انرژی اش کم است و خواب و اشتهایش به هم می خورد، برای فعالیت ها و سرگرمی هایی که در حالت عادی از آنها لذت می برد اشتیاقی نشان نمی دهد، رغبتی به زندگی ندارد، کارهایش را نیمه تمام رها می کند، نگرش منفی نسبت به همه چیز دارد و تصور می کند فرد شکست خورده ای است و در آینده نیز بدترین وضع ممکن را خواهد داشت، پیش بینی می کند که در کارش شکست خواهد خورد، سرمایه اش به باد می رود و خانواده اش به بدبختی و فلاکت دچار خواهند شد. در صورت شدت بیماری فرد مبتلا احساس می کند ارزش زنده بودن ندارد و تنها راه نجات مرگ است. در نهایت این افکار به نقشه هایی برای خودکشی تبدیل می شود. بیش از دو سوم بیماران در این مرحله به فکر خودکشی می افتند و ۱۰ تا ۱۵ درصد آنها اقدام به این کار می کنند، ولی در مرحله مانیک، افراد حالت هایی درست نقطه مقابل حالات افسردگی را تجربه می کنند. احساس سرخوشی، خوشحالی و شادابی بیش ازحد است حتی اطرافیان بیمار هم در حضور او این نشاط و سرزندگی را در خودشان احساس می کنند به نحوی که گفته می شود خلق بیمار مانیک (مسری) است اما سر دیگر خلق شاد و با نشاط بیمار، تحریک پذیری و زود عصبی شدن است. بیمار با کوچک ترین محرک بیرونی ممکن است پرخاشگر شود و عکس العمل های تندی نشان دهد. تحرک بیماران بسیار زیاد است و از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند. روابط جنسی افراطی پیدا می کنند یا به مصرف مواد مختلف رو می آورند. اشتهای آنها زیاد است و خواب کاهش می یابد. این بیماران افکار بزرگ منشی پیدا می کنند و خود را افراد برجسته ای می دانند. با وجود تمام این حالت ها، بیمار هیچ بینش و آگاهی ای نسبت به حالت های خود ندارد و به ندرت خود را بیمار یا نیازمند به درمان می داند.

● تداوم بیماری

پس از پایان یک دوره افسردگی که ممکن است بدون درمان تا ۹ ماه هم طول بکشد یا مانیا که آن هم بدون درمان ممکن است ۶ ماه به طول بینجامد، بیمار به تدریج به حالت عادی قبل از بیماری برمی گردد اما متاسفانه این بیماری خاصیت عودکننده دارد و بیمار در طول عمر خود چند بار برگشت بیماری را تجربه خواهد کرد. گاهی فرد مبتلا در یک دوره بیماری هر دو حالت سرخوشی و افسردگی را تجربه می کند یعنی یک روز او را شاد و بانشاط و پرحرف می بینیم و روز بعدی افسرده و کم تحرک و بدخلق.

● شروع علائم

این بیماری معمولا در سنین نوجوانی و جوانی بین ۱۵ تا ۲۰ سال اتفاق می افتد گرچه کودکان یا سالمندان نیز ممکن است علائم این بیماری را نشان دهند اما این اتفاق بسیار نادر است.

● علل بیماری

همانند بسیاری از اختلالات روان پزشکی دیگر، علم پزشکی هنوز پاسخی برای علت این بیماری نیافته است. فقط این را می دانیم که در این بیماری نوعی عدم تعادل و به هم خوردن موازنه مواد شیمیایی در مغز اتفاق می افتد. در مغز همه ما، مواد شیمیایی ای به نام «واسطه های عصبی» وجود دارد که خلق ما را تنظیم و تثبیت می کنند و مانع نوسانات شدید خلق می شوند. در نتیجه شادی یا غم ما متناسب با شرایط محیطی و اوضاع و احوال فردی محدوده مشخصی را طی می کند در صورتی که در اختلال دوقطبی این نوسانات خلق غیرعادی و بسیار فراتر از محدوده عادی است. عوامل ژنتیکی و ارثی در بروز بیماری نقش مهمی دارند به طوری که در بستگان نزدیک بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی موارد مشابه را می توان یافت. استرس های محیطی و رویدادهای زندگی، گرچه علت اصلی ابتلا به این بیماری نیستند اما می توانند باعث شروع یا شدت آن شوند (به ویژه مرحله افسردگی بیماری). رویدادهای زندگی موجب برانگیخته شدن مانیا نیز می شوند اما شیوع این حالت کمتر از چیزی است که در مورد افسردگی دیده می شود. علاوه بر وقایعی که معمولا باعث سرخوشی می شوند (مثل موفقیت های زندگی) مانیا می تواند به دنبال رویدادهایی رخ دهد که به طور معمول باعث افسردگی می شوند (مانند از دست دادن یک عزیز).

● کنترل و درمان

آگاهی دادن به بیمار و اطرافیان اهمیت زیادی دارد. آنها باید علائم اولیه بیماری را بشناسند و در صورت بروز این علائم، در اسرع وقت برای درمان اقدام کنند. بیماران باید بدانند لازم است مصرف داروهای تجویزشده را به مدتی که پزشک توصیه کرده، ادامه دهند و حتی اگر احساس بهبودی کامل می کنند، مصرف آنها را سرخود قطع نکنند چرا که قطع زودرس دارو معمولا باعث عود بیماری می شود. از جمله علائم هشداردهنده عود بیماری، تغییر در الگوی خواب (کاهش یا افزایش)، تغییر روابط اجتماعی، ولخرجی های بی مورد، پرحرفی و کم حرفی بیش ازحد است. هدف از درمان، برطرف کردن سریع علائم افسردگی یا مانیا و پیشگیری از عودهای بعدی بیماری است. درمان های دارویی در بیماری دوقطبی اهمیت زیادی دارد یعنی داروهایی که به آنها اصطلاحا تثبیت کننده خلق گفته می شود علاوه بر درمان مرحله حاد بیماری از عود آن نیز پیشگیری می کنند.

● نکته آخر

بهبود کیفیت و سبک زندگی بیمار و افزایش قدرت مقابله او با رویدادهای مختلف زندگی نیز در پیشگیری از عود و بازگشت بیماری سهم بسزایی دارد. باید بدانیم ابتلا به بیماری دوقطبی مایه شرمساری نیست. این بیماری، اختلالی قابل درمان و پیشگیری است (اگرچه در بیشتر موارد لازم است بیمار به مدت نامحدود تحت درمان و زیرنظر روان پزشک باقی بماند). بسیاری از افراد برجسته جامعه در عرصه علم و ادب و هنر دچار این بیماری بوده و توانسته اند با عوارض آن کنار بیایند و زندگی خلاقانه و موفقیت آمیزی را سپری کنند.

دکتر مجید صادقی

روان پزشک

استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران

error: Content is protected !!