کمال‌گرایی چیست؟

کمال‌پرستی در روانشناسی باوریست که در آن باید تمام کارها را به شیوه‌ای وسواسی کامل انجام داد و غیر از آن مورد قبول نیست. از دیدگاه پاتولوژی، کمال‌پرستی اصلی‌ترین وجه تشخیصی در اختلال شخصیتی وسواسی-اجباری است  که در آن اگر انجام کاری یا نتیجه کاری کمتر از کمال باشد، مورد قبول فرد قرار نمی‌گیرد. در چنین حالاتی باورهای یاد شده غیر سالم هستند و روانشناسان از چنین افرادی به عنوان کمال‌طلبان نابهنجار یاد می‌کنند.

پارکر محقق دانشگاه جان هاپکینز، تعریف ساده‌ای از کمال‌پرستی دارد. او می‌گوید: انسان‌های کمال‌پرست، فشاری دائمی برای حرکت به سمت هدف های غیرقابل دستیابی در درون خود احساس می‌کنند. آنها ارزش خودشان را با کارایی خودشان و دستاوردهایشان می‌سنجند.

کمال گرایی مثبت همان طور که از اسمش مشخص است، مشکلی ندارد. می توان آن را این طور تعریف کرد که در کامل گرایی مثبت فرد انتظار دارد که به سوی کمال پیش برود و در نهایت کارهای ارزشمندی را ارائه کند، اما به این صورت نیست که فرد از همان ابتدا انتظار کامل بودن داشته باشد، درست بر خلاف کمال گرایی منفی (کامل گرایی) که فرد از همان ابتدا می خواهد کامل باشد.

می توان افراد بزرگی را در تاریخ نام برد که کمال گرایی مثبت داشتند مثل هنری فورد، استیو جابز و … که این افراد در نهایت تلاش می کردند که بهتر و بهتر بشوند و ضعف های خودشان را رفع کنند. به خاطر همین، به بهترین بودن در محصولات خودشان معروف بودند. به همین دلیل است که از کمال گرایی مثبت نمی شود ایرادی گرفت و فردی که کمال گرایی مثبت دارد، حس رضایت و موفقیت را تجربه می کند.

از طرفی دیگر بحث کمال گرایی منفی (کامل گرایی) وجود دارد که در آن فرد اصلا به این موضوع فکر نمی کند که بهتر و بهتر شود و فقط می خواهد که همیشه بهترین باشد و هیچ ایرادی هم نباشد. به خاطر همین، لحظات خیلی سختی را تجربه می کند و به موفقیت های خاصی هم نمی رسد و اگر به موفقیتی هم برسد، آنقدر حالش بد می شود که حس خوبی ندارد. به علت اهمیت بالای این موضوع، در این مقاله بیشتر به جنبه منفی کمال گرایی یعنی کامل گرایی پرداخته می شود که مشکل اکثریت افراد است.

حال می خواهیم بدانیم چطور می توانیم از این جنبه های منفی کمال طلبی به سود خود استفاده کنیم؟ اولین کار این است که احساساتمان را روی کار بیاوریم. کمال طلبی به هیچ اشتباهی اجازه ی دخول نمی دهد.

گرچه باید به خاطر داشته باشید که مردم اطراف شما دقیقاً مثل خودتان هستند، یعنی هیچکدام کامل نیستند. و اگر شما بتوانید خودِ واقعیتان را به آنها نشان دهید آنها نیز میتوانند با شما کنار بیایند تا اینکه بخواهید خود را پشت نقاب کمال پنهان کنید. ارتکاب یک اشتباه کوچک در چشم دیگران به معنای شکست خوردن نیست. برعکس، آنها کاملاً آگاهند که شما نیز انسانید و انسان جایزالخطاست.

چرا جستجوی کمالطلبانه ی خود را کنار نمی گذارید و آن را با چیزی که بیشتر به نفعتان است جایگزین نمی کنید؟ همیشه نمی توانید سر همه کلاه بگذارید. اشتباه همیشه اتفاق می افتد، اما شما باید به فکر تصحیح آن باشید. ولی یادتان باشد، شما می توانید با درس گرفتن از اشتباهاتتان، پیشرفت کنید. این یکی از مهمترین ارکان پیشرفت در زندگی است.

جستجوی کمالطلبانه و اینکه بخواهید همه چیز به بهترین و کاملترین نحو ممکن باشد، باعث می شود نتوانید به حد کافی از زندگی لذت ببرید. چون شما هیچگاه قادر نخواهید بود به این کمال رویایی زندگیتان برسید، از اینرو همیشه مغموم و شکست خورده خواهید بود. پس سعی کنید آن چیزی باشید که واقعاً هستید، و تا جاییکه میتوانید شاد باید و از این زندگی زیبا لذت ببرید!

error: Content is protected !!