خودکشی چه بیمارانی را بیشتر تهدید می کند؟

خودکشی چه بیمارانی را بیشتر تهدید می کند

بسیاری از بیماری های طبی هستند که در زمینه های فردی همچون سابقه بیماری های روان پزشکی و خصیصه های شخصیتی, وی را دچار خودکشی می کند

بسیاری از بیماری های طبی هستند که در زمینه های فردی همچون سابقه بیماری های روان پزشکی و خصیصه های شخصیتی، وی را دچار خودکشی می کند.

یکی از سوالات رایج روان پزشکان حین ارزیابی بیماری های طبی، یافتن افکار یا برنامه اقدام به خودکشی است. افکارخودکشی یا اقدام به خودکشی در بیماری های طبی نسبت به بیماری های روان پزشکی بسیار کمتر است اما لازم است به آن توجه کرد، چرا که ممکن است پزشکان از آن غافل باشند…

بسیاری از اوقات در بیمارستان ها یا مطب، بیماران از سخن گفتن در مورد مرگ یا خودکشی پرهیز می کنند یا ممکن است تصمیم خود برای خودکشی را به شکل غیرمستقیم همچون مقاومت در درمان یا انجام ندادن توصیه های درمانی نشان دهند و در برخی از اوقات بیماران باپزشک معالج خود به ویژه پزشکی که معمولا به وی مراجعه می کنند، پیرامون افکار خودکشی صحبت می کنند. ارزیابی و برخورد حرفه ای با افکار خودکشی مهارتی است که نه تنها روان پزشکان لازم است آن را به کار برند، بلکه سایر تخصص های پزشکی و پزشکان عمومی نیز ضرورت دارد برآن مسلط باشند. با وجود مطالعات فراوان، عوامل متعددی در خودکشی بیماران طبی موثرند، اما راهکاری شناخته شده برای غربالگری خودکشی در این بیماران معرفی نشده است. بیماری های طبی متعددی، خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهند. از آن جمله می توان به بیماری های ریه، زخم های پپتیک، سرطان، نقایص بینایی و بیماری های پروستات اشاره کرد. با این وجود، عوامل خطرساز نمی تواند قصد یک فرد بیمار را دقیقا مشخص کند و کاملا به شرایط فردی مرتبط است و ارزیابی انفرادی وضعیت روانی اجتماعی و بیماری طبی وی، بهترین شاخص ارزیابی خطر خودکشی است. بر این اساس متخصصان حوزه خودکشی، به جای تمرکز بر تعیین خطرخودکشی فردی، به دنبال هدفی واقعی تر، یافتن گروه های در معرض خطر اقدام به خودکشی هستند. علاوه بر شناسایی گروه های در معرض خطر، توجه به گروه علایم کلی روان پزشکی نظیرافسردگی، اضطراب و علایم روان پریشی، می تواند بهتر از تشخیص های مرسوم روان پزشکی به شناختن بیماران در معرض خودکشی کمک می کند.

● فرایند شکل گیری خودکشی

در فرایند شکل گیری خودکشی، براساس رویکرد «مان»، مدل زمینه – استرس (Diathesis-Stress) نقش دارد. استعداد ژنتیک، حوادث اولیه زندگی، بیماری های مزمن، سوءمصرف طولانی مدت مواد و تغذیه (نقش کلسترول) از جمله عوامل زمینه ساز شکل گیری خودکشی است. با وجود چنین عوامل مستعدکننده، استرس هایی همچون بیماری های حاد روان پزشکی، مصرف حاد مواد و تنش های اجتماعی یا روانی منجر به این خواهد شد که فرد دچار افکار یا اقدام به خودکشی شود. از استرس های موثر در خودکشی، بیماری های طبی هستند که در زمینه های فردی همچون سابقه بیماری های روان پزشکی و خصیصه های شخصیتی، وی را دچار خودکشی می کند. گزارش ها پیرامون شیوع خودکشی در بیماری های طبی متفاوت است. در مطالعه ای (هاکت واسترن، ۱۹۹۱) گزارش کردند

۲-۱ درصد بیماران بستری در بخش اورژانس بیمارستان عمومی ماساچوست بیمارانی بوده اند که اقدام به مسمومیت با دارو کرده بودند. نیمی از این بیماران نیازمند بستری روان پزشکی بوده اند. در مطالعه ای دیگر (هال وهمکاران، ۱۹۹۹) در میان کسانی که اقدام جدی خودکشی داشته اند،۴۱ درصد بیماری مزمن و پیشرونده طبی داشته اند که ۹درصد آنها اخیرا به بیماری تهدیدکننده حیات مبتلا شده اند. در مطالعه ای جدید، میزان بیماری های طبی در افراد با اقدام به خودکشی موفق، ۴۰-۳۰ درصد گزارش شده است. (هاجزوکلیسپیس،۲۰۰۱) و اغلب این بیماران در خارج از بیمارستان اقدام به خودکشی کرده اند و در میان افرادی که در فنلاند اقدام به خودکشی موفق داشته اند، ۲درصد در بخش های جراحی یا داخلی بستری بوده اند. در میان کسانی که در بیمارستان اقدام به خودکشی موفق داشته اند، اغلب آنها یک یا چند بیماری مزمن و تهدیدکننده حیات داشته اند یا اینکه از اثرات ناتوان کننده آن رنج برده اند.

در بیماری های طبی چند بیماری (حدود ۶۳بیماری)، بالقوه خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهند. درمیان این بیماری ها ایدز، مولتیپل اسکلروزیس، بیماری هانتینگتون، سرطان (به ویژه سرطان های سر و گردن)، لوپوس اریتماتوز سیستمیک و زخم پپتیک و صرع عملا خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهد.

● اقدامات لازم درصورت وجود افکار خودکشی

افکار خودکشی یا اقدام به آن نیاز به پیشگیری، تشخیص و اقدام درمانی فوری دارد. اولین گام در پیشگیری از اقدام به خودکشی، تشخیص و درمان به موقع اختلالات روان پزشکی همراه در بیماری های طبی است. آموزش بیمار وخانواده وی پیرامون سیر و درمان بیماری جسمی می تواند سازگاری روانی بیمار را بهتر کند و ناامیدی و بدبینی را کمتر کند. لازم است در بیماران در معرض خودکشی به وضوح از خودکشی پرسید و این بررسی و پرداختن، نه تنها خطر اقدام به خودکشی را افزایش نمی دهد، بلکه در بیماران مبتلا به بیماری های جدی، تنش و فشار ناشی از افکار خودکشی را کاهش می دهد و نوعی همدلی با بیمار است. هر بیماری که آرزوی مرگ می کند نباید او را مبتلا به افسردگی دانست و برای وی داروی ضدافسردگی شروع کرد. یکی از نقش های روان پزشک محدودکردن این درمان های زودهنگام و غیرضروری است. تشخیص زیاده از حد افسردگی، منجر به دارودرمانی بیش از اندازه، استفاده نکردن از روان درمانی و غفلت از واکنش های عاطفی بیمار خواهد شد. روان پزشک می تواند کمک کند تا بیمار احساس گناه، ترس، افکار خودکشی و تاریخچه ای که دشوار است با پزشک خود در میان بگذارد را بررسی کند.

علاوه بر درمان علایم روان پزشکی، لازم است به مصرف مواد، اثر سایر داروها و نیز عوارض روان پزشکی بیماری های طبی نیز توجه کرد. روان درمانی می تواند به بیان سوگ و ناامیدی کمک کند و از طرفی به ایجاد معنی در زندگی کمک نماید. از دیگر سو روان درمانی می تواند جنبه آموزشی برای بیمار و خانواده وی داشته باشد و به این شکل سازگاری بیمار با بیماری را افزایش می دهد. توجه به جنبه های معنوی بیمار حائز اهمیت است، چرا که باورهای معنوی می تواند اثر محافظتی در مقابل افکارخودکشی داشته باشد.

دکتر محمد اربابی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

error: Content is protected !!